آقای قالیباف را من خیلی دوستش داشتم، هم به عنوان اینکه رییس نیروی انتظامی و جزو مسولین زحمت کش نظام بود و هم از برا بچه های جبهه و جنگ هست.
اماوقتی که برای نامزدی نهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری همین آقای قالیباف اومد از برنامه ای که در صندلی دق (داغ) برای برادر شهیدش گریه کرده بود سوء استفاده کرد دیگه یه جور دیگه به قالیباف نگاه کردم،خیلی از این کارش و از خرج های زیادی که برای تبلیغش کرده بود ناراحت شدم خیلییییییی!
حالا هم که چند سالیه که شهردار شده اول بسم الله میاد درخت قطع میکنه بعدش پسر یه آقازاده که شهردار قبلی به خاطر (خودتون میدونید) برکنارش کرده بود بر میگردونه بعد بعدشم همش میاد به رییس جمهور گیر میده بعد بعد بعدشم تمام نشریات شهرداری را که قبلا در دوره ی شهردار قبلی رایگان یا کم قیمت بود با قیمت گران به فروش میرساند که ردپای خودش در تمام این نشریات هست!از روزنامه ی همشهری بگیر تا مجله ی خردنامه،دیپلماتیک،همشهری جوان و...
شما یه مجله نمیبینید که در اون اسمی،تعریفی از قالیباف نبرده باشن : زین پس به جای واژه ی همشهری جوان از واژه ی همشهری قالیباف و به جای خردنامه از واژه ی قالیباف نامه استفاده میکنیم.
به نظرم داره یه بوهایی میاد... یحتمل قالیباف داره با این کاراش خودشو برای انتخابات بعدی آماده میکنه.
و حالا میریم که قالیباف را داشته باشیم .